صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::قرآنی
::آموزش تجوید
::آموزش صوت و لحن
::صوت
::لحن
::صبا
::نهاوند
::عجم
::بیات
::سه گاه
::چهارگاه
::رست
::رمل
::نگریز
::حجاز
::ترجمه
::ترجمه متنی
::ترجمه صوتی
::تفسیر
::قرائت
::اهل البیت
::حفظ قرآن کریم
::شان نزول
::مقالات قرآنی
::قصص قرآنی
::جهان،طبیعت و کیهان در قرآن
::انسان در قرآن
::اخلاق در قرآن
::فقه و حقوق در قرآن
::نرم افزار قرآنی راشد


مصطفی امینی خواه
ضیاءالصالحین
گلمکان قرآن جوانان
سایت مقام معظم رهبری
کتابهای استاد مطهری
بنیاد علمی فرهنگی استاد مطهری
شهید مطهری
فروشگاه قرآنی تنغیم
انس با قرآن
قرآن آنلاین
شبکه اجتماعی سرآمد
شبکه پویا
علی علامه(برترین مطالب عمومی
میهن وب گستر
عالم المقامات
روابط عمومی رادیو قرآن
انتشارات جامعه قاریان قرآن مشهد
پایگاه مجازی آموزش حفظ قرآن کریم
حکومت اسلامی(مجلس خبرگان رهبری
پایگاه قرآنی آموزشی شفا
وبسایت شخصی استادحامدشاکرنژاد
آموزش قرآن کریم
دایرکتوری افسران ارزشی
پژوهش سرای فریمان
عصر رهــــایی
درگاه جامع آموزش قرآن کریم
مدیریت ورزشی
دارالقرآن کریم(سایت رشد
شبکه قرآن تبیان
درگاه جامع آموزش قرآن کریم
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: احمدی

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 80
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 168
بازدید ماه : 830
بازدید کل : 43399
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 202
تعداد آنلاین : 1

سایت موسسه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

ریاست جمهوری




قالب میهن بلاگ تقویم جلالی

مخلوقات ذهنی یک جوجه وبلاگ نویس

نرم افزار قرآنی راشد







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من خوش آمديد .لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما در بهتر شدن كيفيت مطالب وبلاگ کمک کنید .


درس1تجوید


زبان قرآن، همان زبان عربي است.
اين زبان داراي 28 حرف است.
اسامي اين حروف عبارت است از:

 


هر كدام از اين حروف، تلفظ ويژه اي دارد.
چنانچه به طور صحيح تلفظ شوند، شنونده مي تواند آنها را به خوبي تشخيص دهد.
در ميان اين حروف تعداد هفت حرف همواره درشت تلفظ مي شوند، و بيست و يك حرف ديگر نازك و رقيق.(1)
حروفي كه درشت تلفظ مي شوند عبارتند از:
 

 

حروفي كه نازك و كم حجم تفظ مي شوند عبارتند از:

 


توجه: دو حرف (راء) و (لام) گاهي شبيه به حروف درشت تلفظ مي شوند كه در درسهاي بعد با آن دو بيشتر آشنا مي شويد.
حروف الفباي عربي همانند حروف الفباي فارسي به كمك حركات و علامات به تلفظ در مي آيند.


 

 


اما در زبان فارسي به علت آشنايي با كلمات، خواننده را از به كارگيري حركات و علامات، بي نياز مي سازد.

 


1- به خاطر سپردن اين حروف تنها كافي نيست و براي فراگيري آن بايد بسيار تمرين كرد.



:: موضوعات مرتبط: قرآنی، آموزش تجوید، ،

نوشته شده توسط احمدی در پنج شنبه 8 تير 1391


تجويد:
مقدمه
 
از آنجا که قرآن به زبان عربی نازل شده و برای تلاوت هر چه بهتر آن نیاز است که به زبان خاص خود و با قواعد و قوانین مربوط به همان زبان تلفظ شود لذا فراگیری علم تجوید که همانا زیبا خوانی و رعایت اصول تلفظ زبان عربی است، الزامی است. به طور مثال کلمه «الله الصمد »در زبان عربی اگر با (( ص )) تلفظ شود به معنای این است که خدا از هر چیز و از هرکس بی نیاز می باشد اما اگر همین جمله با (( س )) تلفظ شود که متأسفانه امروز در ایران تقریباً اکثر نمازگزاران با حرف (( س )) این جمله را تلفظ می کنند به این معنی است که خدا ( نعوذ بالله ) کودی است که در پای زراعت ریخته می شود . در راستای توضیحات یاد شده تصمیم گرفتیم که در زمینه تجوید قرآن مطالبی ذکر کنیم و برای این کار به کتب معتبر تجوید رجوع کرده و مطالب مفیدی را جمع آوری کرده ایم و ان شاء الله با یاری خداوند متعال از این پس می توانید از این مطالب بهره مند گردید. امیدواریم که از این مطالب استفاده کرده و بکار ببندید.
تجوید
 
 
 
تعريف تجويد:
 تجويد در لغت به معنى خوب وزيباگردانيدن، دراصطلاح علمى است كه بوسيله آن مخارج، صفات حروف، وقف، وصل، شدّومدّ، اظهار، اخفاء، غنه وغيره احكام تجويد شناخته مي شود، یا به قولی رعايت حق و مستحق حروف است.ّومدّ، اظهار، اخفاء، غنه وغيره احكام تجويد شناخته مي شود، یا به قولی رعايت حق و مستحق حروف است.
 
آموزش تجویددر نرم افزار قرآنی راشد:
 
آموزش تجوید
آموزش تجوید
آموزش تجوید
 
 

 

 



:: موضوعات مرتبط: قرآنی، آموزش تجوید، قرائت، مقالات قرآنی، ،

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط احمدی در سه شنبه 8 تير 1391


روش حفظ قرآن و رفع اشكالات

روش حفظ قرآن و رفع اشكالات

بعد از اينكه بحث از مقدمات و لوازم پيش نياز حفظ، (يعني اموري كه راه را براي به خاطرسپاري هموار مي‌سازد و در انسان آمادگي لازم را مي‌آفريند) اجمالاً گذشت، جاي آن دارد كه كار آمدترين روش حفظ نيز بيان شود.
هر شخصي بايد با توجه به ظرفيت ويژه و فرصت و زماني كه در اختيار دارد، راهي مناسب را در پيش بگيرد ولي شايد خطا نباشد اگر بگوييم همه راهها در واقع به طرق خاصي منتهي مي‌گردد، ولي در جزئيات با يكديگر مختلف و متفاوتند، آنچه همگان بر آن اتفاق دارند سه اصل عمده است:
1. تكرار
2. تمركز
3. دقت
حفظ قرآن چيزي جز تكرار نيست و كساني كه يك متن خاص را بارها تكرار مي‌كنند، سرانجام آن را به خاطر مي‌سپارند و اگر تكرار توأم با تمركز و دقت نيز باشد نتيجه مضاعف خواهد بود، دقت و تمركز در امر حفظ از اهميت بسيار زيادي برخوردار است، همانگونه كه مي‌بينيم اگر از كسي پرسش شود كه پيراهن شما چند دكمه دارد؟ با اين حال كه روزانه چندين بار آن را مي‌پوشد و باز مي‌كند، نمي‌تواند آن را به درستي پاسخ گويد. به اين خاطر كه هنگام باز و بسته كردن دكمه‌ها دقت لازم را نداشته است، در حفظ قرآن نيز دقت در كنار تمركز و تكرار بسيار لازم و ضروري است.
براي حفظ كردن يك سوره طولاني خوب است، آن سوره به چند دسته از آيات (براساس موضوع و يا آهنگ آيات) تقسيم گردد و هر دسته را جداگانه حفظ كرده و به دسته‌هاي قبلي متصل كند. البته نيازي نيست حتماً يك دسته را در يك جلسه حفظ نمايد، بلكه مهم آن است كه در ذهن آن آيات را را در يك دسته و مجموعه قرار دهد، با اين كار حجم سوره كمتر به نظر مي‌رسد و حافظ تسلط بيشتري بر آن سوره خواهد داشت، مثلاً براي حفظ سوره نباء مي‌توان آن را به 3 گروه از آيات تقسيم كرد، ابتدا از آيه اوّل تا آيه شانزدهم كه غالباً بيان پديده‌هاي طبيعي است، در دسته اوّل و آيات هفدهم تا سي‌ام كه در وصف قيامت است در دسته دوّم و بقيه آيات در دسته سوّم قرار گيرد.

آيات به چه صورت حفظ شوند؟
ابتدا بايد آيات مشخص شده كه دسته‌بندي شده‌اند را چندين بار با دقت تمام و با تأني تلاوت گردد، بويژه كساني كه قادر به تلاوت قرآن با رعايت تجويد و لحن زيبا هستند مي‌توانند آيات را با صوت و با دقت و تمركز و تعمق بر روي كلمات و حركات تلاوت نمايند، زيرا اين عمل علاوه بر اينكه مانع از اشتباه حفظ كردن كلمات و حركات مي‌گردد، باعث آشنايي كلي با آيات مورد نظر نيز شده كه خود عامل مهمي در راحتي و سهولت حفظ است، در اين باره قرائت آيات همراه با نوار ترتيل به مراتب بهتر است.
براي حفظ يك آيه كوتاه بايد آن را با توجه كامل به حروف و كلمه موجود در آن چندين ‌بار تلاوت كرد، چون حفظ كردن چيزي جز دقت و تأمل قابل توجه بر روي هر يك از كلمات و استقرار آنها در ذهن نيست و تعداد و دفعات تكرار بستگي به توانايي حافظ و استعداد شخص و سخت يا آسان بودن آيه دارد. برخي افراد شايد با يك‌بار خواندن يك آيه كوتاه را به خاطر بسپارد و برخي به تكرار بيشتري نياز داشته باشند. بنابراين با چندين بار خواندن آيه (البته با دقت و تمركز نه خواندن معمولي) قسمت زيادي از آيه در ذهن جاي مي‌گيرد و بعد از آن بايد بدون استفاده از قرآن و به كمك حافظه آن را تلاوت كند و هر جا انسان كلماتي را فراموش كرد و نتوانست كلمات مورد نظر را در ذهن خود بيابد به قرآن رجوع نمايد و سپس آن را به ذهن بسپارد و چندين بار آن را از حفظ بخواند.
به همين ترتيب در مورد بقيه آيات عمل نمايد، تا اينكه بتواند آن را به طور كامل و به راحتي از حفظ بخواند، آن‌گاه آيه را حداقل 5 بار از حفظ بخواند تا مطمئن شود آن را خوب به خاطر سپرده است و بايد بتواند آن را روان و راحت بخواند نه با دشواري و سختي. و نكته مهم ديگر آن است كه تا آيه‌اي را به خوبي حفظ نكرده است، نبايد سراغ آيه ديگري برود و در صورت عدم توجه به اين مسئله قطعاً با مشكلاتي مواجه خواهد شد.
بعد از اتمام آيه اوّل و اطمينان به تسلط و استواري حفظ آن مي‌تواند سراغ آيه بعد برود و آن را به طريقي كه گفته شد حفظ نمايد.
پس از بخاطر سپردن كامل آن به آيه قبل برگردد و آن را از حفظ بخواند تا متوجه شود كه آن را همچنان خوب و روان مي‌خواند يا اينكه با اشكالاتي مواجه شده است، در صورت برخورد با اشكال، آن را برطرف نموده و آن گاه هر دو آيه اوّل و دوّم را با هم از حفظ بخواند.
پس از آن آيه سوّم را شروع كرده و پس از فارغ شدن از حفظ آن به طرقي كه گفته شد، آيات گذشته را با يكديگر بخواند و به خاطر بسپارد و به همين روش ادامه دهد تا مقدار آيات مقرر و تنظيم شده به پايان برسد.
بعد از آنكه آيات مشخص شده براي يك روز به پايان رسيد (با توجه به تصميم انسان كه چه مقدار را قرار گذاشته آن را حفظ نمايد، نصف صفحه و يا يك صفحه و يا ...) لازم است چندين بار همه آيات مورد نظر را به ترتيب و روان از حفظ بخواند و اگر به اشكالاتي برخورد كرد با مراجعه به قرآن آن را اصلاح نمايد و با تكرار، آن را به ذهن بسپارد.

ترتيب آيات:
لازم است تصوير دقيق مكان هر آيه و بلكه هر كلمه از آيه در صفحه، كاملاً به ذهن انتقال يابد و حافظ براي اين كار در هنگام حفظ و يا مرور بايد نگاهي دقيق به خط قران داشته باشد.

همچنين ترتيب آيات نيز بسيار قابل توجه و مهم است و بايد آن را به خاطر سپرد، براي حفظ ترتيب دو آيه بايد هميشه ابتدا و پايان هر آيه را با تكرار زياد به خاطر سپرد، و حافظ هنگام مرور يك آيه، مناسب است، انتهاي آن آيه را به قسمت ابتدايي آيه بعد متصل و با تكرار زياد آن بين آن دو ارتباط برقرار كند، به اين ترتيب بعد از پايان تلاوت يك آيه خود به خود آيه بعد نيز به خاطر مي‌آيد.



:: موضوعات مرتبط: حفظ قرآن کریم، مقالات قرآنی، نرم افزار قرآنی راشد، ،

نوشته شده توسط احمدی در جمعه 6 تير 1391


تجزيه و تركيب حزب اول قرآن همراه با تعيين نوع وقف و ابتدا در هريك ازكلمات

تجزيه و تركيب حزب اول قرآن همراه با تعيين نوع وقف و ابتدا در هريك ازكلمات

علائم مورد استفاده
ت ـ تام .
ك ـ كافى .

ح ـ حسن .
ق ـ قبيح .
ج ـ جايز.

كلمات قرآنى ـ نقش آنها در جمله ـ وقف ـ ابتدا

بسم ـ جار و مجرور, متعلق به فعل محذوف (ابتداء) ـ ق ـ ت .
اللّه ـ مضاف اليه ـ ح ـ ق .
الرحمن ـ صفت براى اللّه ـ ح ـ ق .
الرحيم (1) ـ صفت براى اللّه ـ ت ـ ق .
الحمد ـ مبتدا ـ ق ـ ت .
للّه ـ جار و مجرور, متعلق به محذوف , خبر ـ ح ـ ق .
رب ـ صفت براى اللّه ـ ق ـ ق .
العالمين (2) ـ مضاف اليه ـ ح ـ ق .
الرحمن ـ صفت براى اللّه ـ ح ـ ق (ج ).
الرحيم (3) ـ صفت براى اللّه ـ ح ـ ق (ج ).
مالك ـ صفت براى اللّه ـ ق ـ ق (ج ).
يوم ـ مضاف اليه ـ ق ـ ق .
الدين (4) ـ مضاف اليه ـ ت ـ ق .
اياك ـ مفعول به براى نعبد ـ ق ـ ت .
نعبد ـ فعل و فاعل (نحن ) ـ ك ـ ق .
و ـ حرف عطف ـ ق ـ ك .
اياك ـ مفعول به مقدم ـ ق ـ ك .
نستعين (5) ـ فعل و فاعل (نحن ) ـ ت ـ ق .
اهدنا ـ اهد, فعل و فاعل (انت ), نا, مفعول به ـ ح ـ ت .
الصراط ـ مفعول به دوم ـ ح ـ ق .
المستقيم (6) ـ صفت براى الصراط ـ ح ـ ق .
صراط ـ بدل از الصراط ـ ق ـ ق (ج ).
الذين ـ مضاف اليه ـ ق ـ ق .
انعمت ـ فعل و فاعل (ت ) ـ ق ـ ق .
عليهم ـ جار و مجرور, متعلق به انعمت ـ ح ـ ق .
غير ـ بدل از الذين ـ ق ـ ق .
المغضوب ـ مضاف اليه ـ ق ـ ق .
عليهم ـ جار و مجرور متعلق به المغضوب ـ ح ـ ق .
و ـ حرف عطف ـ ق ـ ق .
لا ـ لا زايد, تاكيدكننده نفى ـ ق ـ ق .
الضالين (7) ـ معطوف به مغضوب ـ ت ـ ق .



:: موضوعات مرتبط: قرآنی، آموزش تجوید، قرائت، حفظ قرآن کریم، مقالات قرآنی، ،

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط احمدی در جمعه 5 تير 1391


آشنایی با مقامات موسیقی قرائت

تقطیع(۱)مقام سه گاه دانلود                          تقطیع(۱)مقام صبا دانلود   

تقطیع(۲) مقام سه گاه دانلود                         تقطیع(۲)مقام صبا  دانلود  

جواب (۱) (فاعلتن، فاعلن، فاعلان) مقام رست === > دانلود  

 جواب (۱) (متفاعلن، متفاعلن) مقام سه گاه ==>   دانلود 

جواب (۱) مستفعلن، فاعلن، مستفعلن.)مقام عجم ==>  دانلود

جواب (۱) مفاعیلن، مفاعلتن، فعولن)مقام بیات ==>  دانلود

 ادامه دارد

منبع:آموزش به تفکیک مهارت‌ قرآنی (درگاه جامع آموزش قرآن کریم)



:: موضوعات مرتبط: آموزش صوت و لحن، صوت، ،
:: برچسب‌ها: درگاه, جامع, آموزش, قرآن, کریم,

نوشته شده توسط احمدی در یک شنبه 5 تير 1391


طرح قانون جاذبه عمومي موجودات در قرآن

طرح قانون جاذبه عمومي موجودات در قرآن

                                            

نيروي جاذبه يا قانون جاذبه عمومي بدين معناست كه كليه اجسام بزرگ و كوچك در يكديگر تأثير متقابل دارند و همديگر را جذب مي‌كنند.
برخي صاحب‌نظران و مفسران برآنند كه قرآن كريم در چند مورد به نيروهاي جاذبه اشاره كرده است كه عبارتنداز : « الله الذي رفع السموات بغير عمد ترونها[1]»
« خدا[ همان] كسي است كه آسمانها را بدون ستونهايي كه آنها را ببينيد برافراشت.»
« خلق السموات بغير عمد ترونها»[2]
« آسمانها را بي‌هيچ ستوني كه آن را ببينيد خلق كرد.»
« الم نجعل الارض كفاتا» [3]
« آيا زمين را جايگاه گرفتن و جذب قرار نداديم؟» [4]
« ان الله يمسك السموات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسكهما من احد من بعده انه كان حليما غفورا»[5]
« همانا خدا آسمانها و زمين را نگاه مي‌دارد تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمي دارد؛ اوست بردبار آمرزنده.
و نيز همين مضمون در آيه 65 سوره حج آمده است.

نكات تفسيري :

1ـ آيات فوق در بستر شمارش نشانه‌ها و نعمت‌هاي خداست. تا مردم به القاي خدا ايمان آورند (رعد) و اينكه ببينند ديگران نمي‌توانند مثل خدا چنين مخلوقاتي داشته باشند (لقمان) و هنگامي كه اين آيات براي انسانها گفته شد اگر كسي باز هم تكذيب آيات الهي كند بد عاقبتي دارد و واي به حال او (مرسلات) .
2ـ كلمه « عمد» ( بر وزن قمر) جمع عمود به معني « ستون » است.
براي جمله « ترونها » دو تفسير گفته‌اند يكي اينكه صفت براي « عمد » باشد يعني: « آسمان‌ها را بدون ستوني كه ديني باشد برافراشتيم» كه لازمه آن وجود ستون‌هاي نامرئي براي آسمان است.
ديگر آنكه « بغير عمد» متعلق به جمله « ترونها » باشد (ترونها بغير عمد) يعني: «همانگونه كه مي‌بينيد آسمان بدون ستون است». البته برخي نيز جمله ترونها را معترضه گرفته‌اند. و همين معناي دوم را پذيرفته‌اند. [6]
تفسير دوم خلاف ظاهر آيه است چرا كه لازمه آن تقديم و تأخير است.[7]

تاريخچه :
برخي معتقدند كه (بعد از اشارات علمي قرآن و روايات اهل بيت (علیهم السلام)) ابوريحان بيروني (440 ق) اولين كسي بود كه به نيروي جاذبه پي برد. [8] اما مشهور آن است كه نيروي جاذبه عمومي اولين بار توسط نيوتن [9](در قرن هفدهم ميلادي) كشف شد . [10]داستان افتادن سيب از درخت و انتقال ذهني نيوتن به نيروي جاذبه معروف است.[11]نيوتن بر اساس قوانين كلي حركت سيارات را اينگونه تبيين كرد:
الف ـ بر طبق قانون جاذبه عمومي كليه اجسام همديگر را جذب مي‌كنند و اين كشش به دو چيز بستگي دارد: جرم و فاصله يعني با جرم نسبت مستقيم دارد و هر قدر جرم يك جسم بيشتر باشد نيروي كشش آن نيز زيادتر مي‌شود. براي مثال جرم خورشيد 330 هزار برابر جرم زمين است و لذا نيروي جاذبه خورشيد نيز 330 برابر نيروي جاذبه زمين است و بر همين اساس است كه زمين تحت تأثير نيروي جاذبه كمتر مي‌شود و به نسبت مجذور اين فاصله نيروي جاذبه كاهش مي‌يابد مثلاً اگر اين فاصله دو برابر شد نيروي جاذبه چهار برابر كمتر مي‌شود.
ب ـ بر طبق قانون گريز از مركز هر جسمي كه برگرد مركزي حركت كند در آن جسم طبعا كششي بوجود مي‌آيد كه مي خواهد از آن مركز دور شود. مثل قطعه سنگي كه به ريسماني بسته‌ايم و مي‌گردانيم.
حركت زمين، سيارات، قمرها و اجرام آسماني در مدارهاي خود و گرد همديگر در نتيجه تركيب دو نيروي جاذبه و گريز از مركز است همين دو نيرو است كه اجرام فضائي را در مدار خود نگاه مي‌دارد و از سقوط آنها و از تصادم و اصطكاك آنها باهم جلوگيري مي‌كند. [12]

اسرار علمي
در مورد انطباق آيات فوق با يافته‌هاي اخترشناسي نوين بسياري از صاحب‌نظران و مفسران سخن گفته‌اند كه در اينجا به پاره‌اي از آنها اشاره مي‌كنيم:
الف ـ اسرار علمي آيه اول و دوم ( بغير عمد ترونها )[13]
1ـ آية الله مكارم شيرازي در هر دو مورد به نکات علمي آيه اشاره مي‌كند و آن را يكي از معجزات علمي قرآن مجيد مي‌داند . و پس از ذكر دو تفسير براي آيه و ترجيح تفسيري كه « ترونها» را صفت « عمد » مي‌داند مي‌نويسند:
« مقيد ساختن آن (عمد) به «ترونها» دليل بر اين است كه آسمان ستون‌هاي مرئي ندارد مفهوم اين سخن آن است كه ستون‌هايي دارد اما قابل رؤيت نيست... اين تعبير لطيفي به قانون جاذبه و دافعه كه همچون ستوني بسيار نيرومند اما نامرئي كرات آسماني را در جاي خود نگه داشته.»
و سپس به حديثي از امام رضا (علیه السلام) استشهاد مي‌كند كه : حسين بن خالد مي‌گويد از امام رضا(ع) پرسيديم:
اينكه خداوند فرموده: « والسماء ذات الحبك» « سوگند به آسمان كه داراي راههاست»
يعني چه؟ فرمود: « اين آسمان راههائي به سوي زمين دارد.
حسين بن خالد مي‌گويد: عرض كردم چگونه مي‌تواند راه ارتباطي با زمين داشته باشد در حالي كه خداوند مي‌فرمايد: آسمان‌ها ، بي‌ستون است.
امام فرمود: « سبحان‌الله ، اليس الله بقول بغير عمد ترونها؟ قلت بلي، فقال ثم عمد و لكن لاترونها.»
« عجيب است آيات خداوند نمي‌فرمايد : بدون ستوني كه قابل مشاهده باشد؟ من عرض كردم: آري . فرمود پس ستونهايي هست لكن شما نمي‌بينيد.»[14]
سپس ايشان متذكر مي‌شوند كه اين آيات و احاديث برخلاف تفكرات نجومي آن زمان هيئت بطلميوسي بود.[15]
2ـ آية الله حسين نوري نيز با ذكر آيه 2 سوره رعد همين مطلب را از آيه برداشت كرده و حديث مذكور را از امام رضا (علیه السلام) در تفسير آيه مي‌آورد . سپس متذكر نكته لطيفي در تعبي « عمد» مي‌شوند و مي‌نويسند:
ميان «ستون» كه تكيه‌گاه و نگاه دارنده است، با جسمي كه بر آن تكيه كرده است، لازم است تناسب و محاسبه كامل رعايت شود. يعني هر اندازه جسم سنگين‌تر است بهمان نسبت بايد « ستون» داراي قدرت و مقاومت بيشتري باشد...
بنابراين نيروي جاذبه و ساير قوانين حركت مربوط به اين اجرام با نظام دقيق و فرمول مخصوص خود مورد محاسبه قرار گرفته است تا توانسته هر يك از آنها را در ارتفاع و مدار معين در طي ميلياردها سال نگاه بدارد.
با توجه به اين نكته روشن مي‌شود كه تعبيرات قرآن ـ كه راهنماي سعادت بشر است ـ چه اندازه اعجازآميز و لطيف است.»[16]
تذكر: منظور ايشان اين است كه تعبير عمد (ستون) علاوه بر اينكه به اصل نيروي جاذبه اشاره دارد به لزوم تناسب كمي و كيفي بين ستون ( نيروي جاذبه) و دو طرف ستون نيز اشاره دارد.
3ـ برخي نويسندگان معاصر نيز به اين دو آيه استناد كرده و ستون نامرئي را به معناي نيروي جاذبه دانسته‌اند. كه قرآن هزار و چهار صد سال قبل از نيوتن پرده از روي معماي آن برداشته است. و سپس روايات مذكور را از امام رضا (علیه السلام) آورده است.[17]
4ـ آية الله مصباح پس از اينكه دو تفسير براي آيه(بغير عمد ترونها) ذكر مي‌كند ( ترونها صفت عمد باشد يا جمله معترضه [18]باشد) مي‌نويسند:
« به هر حال هر دو تفسير قابل تصور است و ظاهرا مانعي براي تصور هيچيك از دو وجه وجود ندارد.»[19]
5ـ برخي ديگر از نويسندگان و صاحب‌نظران معاصر نيز به دو آيه مورد بحث در مورد نيروي جاذبه استناد كرده‌اند كه عبارتند از : محمدحسن هيتو[20]و آيةالله معرفت كه بحث مفصلي پيرامون نيروي جاذبه و آيات فوق دارند [21] و لطيف راشدي.[22]
ب ـ اسرار علمي آيه سوم ( كفاتا)[23]
1ـ آية الله مصباح يزدي در مورد آيه فوق مي‌نويسند: « كفات موضعي است كه اشياء در آن جمع‌آوري مي‌گردد. و در اصل معناي آن گرفتن و ضميمه كردن (قبض و ضم) وجود دارد. از همين‌جا مي‌توان بهره برد كه زمين اشياء را به خود جذب مي‌كند، مي‌گيرد. و بعيد نيست كه اشاره به نيروي جاذبه زمين باشد كه با توجه به سرعت شگرف حركت زمين ، اگر اين نيروي جاذبه نمي‌بود ، همه اشياء روي زمين در فضا پراكنده مي‌شد و سپس اشاره مي‌كند كه كفات به معناي سرعت هم آمده است اما معناي دوم را ضعيف‌تر مي‌داند. [24]
2ـ يكي ديگر از صاحب‌نظران از معناي لغوي كلمه كفات چند مطلب را استخراج مي‌كند.
حركت وضعي و انتقالي زمين و سرعت طيران آن در فضا ـ وجود مواد مذاب داخل زمين ـ تغييرات سطحي و عمقي كره خاك ـ نيروي جاذبه زمين ايشان به معناي لغوي « كفات » استناد مي‌كند كه : الكفات: موضع يكفت فيه الشيئ اي يضم و يجمع . [25]
3ـ برخي از نويسندگان و يكي از مفسران معاصر نيز از اين آيه نيروي جاذبه را استفاده كرده است.[26]
ج ـ اسرار علمي آيه چهارم « يمسك السموات و الارض ان تزولا» [27]
1ـ آية الله حسين نوري پس از آنكه بحث مفصلي در مورد نيروي جاذبه مي‌كند و به آيه فوق استشهاد مي‌كد، كلمه « تزولا» را به معناي « انحراف » گرفته است. [28]
2ـ برخي از نويسندگان معاصر نيز اين آيه را ذكر كرده و مي‌نويسند : « مگر اين نگاه داشتن غير از همان نيروي جاذبه عمومي است كه خداوند در بين كرات قرار داده تا از مدارشان منحرف نشوند.» [29]
3ـ برخي از مفسرين براي آيه فوق دو گونه تفسير كرده‌اند:
يكي تأكيد آيه بر مسأله حفظ نظام عالم هستي يعني همان چيزي كه در بحث‌هاي فلسفي به اثبات رسيده كه ممكنات در بقاي خود همانگونه نيازمند به مبدأ هستند كه در حدوث خود.
دوم اينكه كرات آسماني ميليون‌ها سال در مدار خود در حركت هستند و اين مطلب از نيروي جاذبه و دافعه سرچشمه مي‌گيرد. [30]

بررسي :
در مورد انطباق قانون جاذبه عمومي با آيات مورد بحث تذكر چند نكته لازم است:
1ـ در تفسير آيه اول و دوم ( بغير عمد ترونها ) به نيروي جاذبه دو نكته قابل تأمل است:
اول : آنكه كلمه « عمد » جمع است و به معني « ستونها » مي‌باشد ، پس هر چند تفسير آن به نيروي جاذبه ممكن است ولي امكان دارد كه مقصود از ستون‌ها چندين نيروي متفاوت باشد كه يكي از آنها نيروي جاذبه است و چه بسا دانشمندان ديگري پيدا شوند و آنها را كشف كنند. پس حصر عمد(ستون‌ها) در نيروي جاذبه صحيح بنظر نمي‌رسد.
دوم: آنكه كلمه « سماوات » در قرآن معاني متعددي دارد ( مثل : جهت بالا ، جو زمين ، كرات آسماني ، آسمانهاي معنوي، ستارگان و سيارات و ...[31]» و در اينجا در صورتي تفسير آيه به نيروي جاذبه صحيح است كه آسمان را به معناي « كرات آسماني » معنا كنيم.
اما با توجه به سياق آيه 10 سوره لقمان كه در مورد نزول باران از آسمان سخن مي‌گويد و آسمانها را در مقابل زمين به كار مي‌برد و در آيه 2 سوره رعد كه بدنبال ذكر آسمانها از خورشيد و ماه و سپس زمين ( در آيه بعد) سخن مي‌گويد، معلوم مي‌شود كه قدر متيقن از آسمان در اين موارد همان آسمان مادي ( يعني كرات آسماني يا طبقات جو زمين و ...) است.
2ـ در مورد آيه چهارم : « ان الله يمسك السموات و الارض ان تزولا» [32] كه مي‌فرمايد:
« همانا خدا آسمان‌ها و زمين را نگاه مي‌دارد. تا نيفتد » (يا تا منحرف نشوند) نيز سه نكته قابل تأمل است:
يكي اينكه در اينجا هم بايد آسمان‌ها را به معناي كرات آسماني فرض كنيم. و دوم اينكه نگهداري آسمان و زمين توسط خدا را به معناي نگهداري آنها توسط نيروي جاذبه معنا كنيم. آري ممكن است كه خداوند توسط وسايل و نيروهاي متعددي آسمان‌ها و زمين را نگهداري كند تا منحرف نشوند كه نيروي جاذبه يكي از آنهاست نه تمام انها پس انحصار معناي ايه فوق نيز در نيروي جاذبه صحيح نيست.
سوم اينكه اين آيه دو تفسير دارد ( همانطور كه گذشت) و بر اساس يكي از آنها قابل انطباق با نيروي جاذبه است.
3ـ آيه سوم (كفاتا) در لغت حداقل به معناي : جمع ، سرعت آمده است . [33] و برخي آن را به معناي جمع انسانها (مرده و زنده) در زمين و برخي به معناي حركت زمين گرفته‌اند همانگونه كه برخي به معناي جاذبه گفته‌اند.
پس تفسير نيروي جاذبه زمين در مورد كفات يكي از احتمالات آيه است و به صورت قطعي نمي‌توان اين مطلب را به آيه فوق استناد داد.
مفسران بزرگي مثل علامه طباطبائي (ره) و صاحب تفسير نمونه اشاره‌اي به اين احتمال ـ استفاده نيروي جاذبه از آيه نكرده‌اند. و آيه را به معناي جمع مردم (زنده و مرده) در زمين گرفته آند. يعني معناي « جمع » را براي « كفات » ترجيح داده‌اند. [34]

نتيجه :‌
احتمال دلالت آيات اول و دوم، بر نيروي جاذبه قوي است،‌ولي معناي ايات فوق منحصر در نيروي جاذبه نيست،‌بلكه نيروي جاذبه يكي از مصاديق « عمد» (ستون‌ها) است . اما بهر حال اين يك اشاره علمي قرآن به شمار مي‌آيد كه با توجه به عدم اطلاع مردم و دانشمندان عصر نزول قرآن از نيروي جاذبه ، عظمت قرآن كريم را در بيان اسرار علمي روشن مي‌سازد. و مي‌تواند اعجاز علمي قرآن به شمار آيد.

پى‏نوشت‏ها
[1] رعد/2.
[2] لقمان / 10.
[3] مرسلات /25.
[4] برخي از مترجمان قرآن، آيه را اينگونه ترجمه كرده‌اند: مگر زمين را محل اجتماع نگردانيديم.» (ترجمه قران استاد فولادوند).
[5] فاطر/41.
[6] ر.ك: استاد مصباح يزدي، معارف قرآن، ص 249.
تذكر: شايد نظر ايشان جمله استينافيه باشد و گر نه جمله معترضه در اينجا معناي محصلي نداردو از نظر ادبي صحيح نيست . و اصولاً با همان معناي دوم ( بغير عمد متعلق به ترونها باشد) يك معنا كرده‌اند. پس تفاوتي از نظر معني ندارد.
[7] ر.ك: تفسير نمونه، ج 10، ص 110 و نيز، ج 17، ص 29.
[8] گودرز نجفي، مطالب شگفت‌انگيز قرآن، ص 41.
[9] اسحاق نيوتن (1643ـ1727 م) منجم و رياضي‌دان معروف انگليسي ، كاشف نيروي جاذبه و بنيانگذار حساب عنصرهاي بي‌نهايت كوچك و تئوري نور است، معروف‌ترين اثر او « اصول رياضي فلسفه طبيعت » نام دارد.
[10] برخي معتقدند كه نيوتن در كشف قانون جاذبه ، مبتكر نبود زيرا «كوپرنيك» و «كپلر» هر دو قبل از او به اين مطلب توجه كرده بودند . لكن نيوتن نخستين كسي است كه اين موضوع را تحت فرمول و حساب درآورد(ر.ك: تاريخ علوم، ص 264 و دانش عصر فضا، ص 44).
[11] برخي كتاب‌ها مثل جهان‌هاي دور، ص 42 و 201 و دنياي ستارگان، ص 150 و قهرمانان تمدن، ص 182 داستان سيب را نقل مي‌كنند و حتي مي‌گويند هر چند كه اين درخت در سال 1814 از بين رفت ولي پيوندي از آن درخت را در باغ نيوتن كالج كامبريج داشتند . اما كتاب تاريخ علوم، ص 262 در صحت اين داستان شك مي‌كند.
[12] برگرفته از استاد حسين نوري، دانش عصر فضل، ص 44ـ48 با تلخيص و نيز ر.ك: انديشه پرواز، ص 162 و از جهان‌هاي دور، ص 201.
[13] رعد/2 ـ لقمان /10.
[14] ر.ك: تفسير برهان، ج 2، ص 278، كه از تفسير علي ابراهيم و تفسير عياشي نقل كرده است.
[15] ر.ك: تفسير نمونه، ج 17، ص 29 و ج 10، ص 110 و 111 و نيز پيام قرآن، ج 8، ص 146.
[16] دانش عصر فضا، ص 55 و 56.
[17] گودرز نجفي، مطالب شگفت‌انگيز قرآن، ص 41ـ46.
[18] در اين مورد در پاورقي نكات تفسيري ، توضيح داديم.
[19] استاد محمد تقي مصباح يزدي، معارف قرآن، ص 247ـ248.
[20] ر.ك: دكتر محمد حسن هيتو، المعجزه القرآنية ( الاعجاز العلمي و الغيبي) ، ص 180.
[21] ر.ك: التمهيد في علوم القرآن، ج 6، ص 122ـ 128.
[22] لطيف راشدي، نگرشي به علوم طبيعي در قرآن، ص 50.
[23] مرسلات/35.
[24] معارف قرآن، ص 254.
[25] ر.ك: يدالله نيازمند شيرازي، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزي ، ص 88 ـ 99.
[26] دكتر صادقي، الفرقان في تفسير القرآن، ج 29، ص 341 و گودرز نجفي، مطالب شگفت‌انگيز قرآن، ص 43.
[27]فاطر / 41.
[28] دانش عصر فضا، ص 55.
[29] گودرز نجفي، مطالب شگفت‌انگيز قرآن، ص 43.
[30] ر.ك : تفسير نمونه، ج 18، ص 287.
[31] ر.ك: تفسير نمونه، ج 1، ص 165 و حسن مصطفوي، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ماده سمو و بحث ما تحت عنوان « آسمان‌هاي هفتگانه » در همين نوشتار.
[32] فاطر/ 41.
[33] ر.ك: راغب اصفهاني، مفردات، ماده كفت.
[34] ر.ك: تفسير الميزان ، ج 20 ، ص 168 و نمونه ، ج 25، 411ـ 412.

نويسنده:دكتر محمد علي رضائي اصفهاني-- منبع: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن
 
منبع : مرکز نورپرتال



:: موضوعات مرتبط: قرآنی، ترجمه متنی، تفسیر، ،

نوشته شده توسط احمدی در شنبه 4 تير 1391


رادیو قرآن

نوشته شده توسط احمدی در دو شنبه 3 تير 1391


مرور و تثبيت محفوظات گذشته

مرور و تثبيت محفوظات گذشته

يكي از وظايف مهم حافظ قرآن كه ازحفظ روزانه نيز اهميت بيشتري دارد: تلاش براي تثبيت و فراموش نكردن آياتي است كه قبلاً آنها را حفظ كرده است. بعضي افراد بعد از اينكه چند صفحه از قرآن را به خاطر سپردند از تكرار و ممارست روزانه غفلت مي‌ورزند و در پي افزايش محفوظات خود هستند و با اين كار جهت پيشرفت و به پايان رساندن قرآن عجله مي‌كنند، ... غافل از آن كه در صورت عدم تكرار روزانه به طور منظم تمام آيات گذشته را از ياد مي‌برند.

حافظ براي استحكام محفوظات به دو برنامه دقيق نيازمند است:

1. برنامه كوتاه مدت:
حافظ بايد روزانه به طور منظم آيات حفظ شده در پنج روز گذشته را تكرار نمايد، يعني اگر با خود قرار گذاشته كه هر روز يك صفحه را حفظ نمايد. بعد از حفظ آن بايد پنج صفحه گذشته را نيز حتماً تكرار نمايد و به هيچ عنوان از آن تخلف نكند.
قابل توجه است كه حافظان محفوظات گذشته را بايد به طور كامل از حفظ تكرار نمايد به روخواني آن اكتفا نكند.

2. برنامه بلند مدت:
در اين قسمت حافظ بايد با برنامه‌ريزي حساب شده روزانه حداقل يك دهم محفوظات خود را مرور نمايد، يعني اگر حافظ كل قرآن است بايد 3 جزء را در طول روز قرائت كند و اگر حافظ 5 جزء مي‌باشد، هر روز نيم جزء را مرور نمايد.

بنابراين بايد در مدت 10 روز تمام محفوظات خود را دوره كند و در صورت تخلف از اين برنامه به حفظ او خلل وارد خواهد آمد
.

حافظ مي‌تواند مقدار مرور خود را در طول روز تقسيم بندي كرده و در ساعات مختلفي آن را انجام دهد، مثلاً حافظ نصف قرآن مي‌تواند نيم جزء اوّل صبح و نيم جزء وسط روز و نيم جزء نيز آخر شب تلاوت نمايد.

اين مطلب را دوباره متذكر مي‌شويم كه نبايد محفوظات روز گذشته را از روي قرآن انجام دهد و حتماً بايد از حفظ بخواند



:: موضوعات مرتبط: حفظ قرآن کریم، مقالات قرآنی، نرم افزار قرآنی راشد، ،

نوشته شده توسط احمدی در جمعه 3 تير 1391


سفارش به حفظ قرآن از سـوى بـزرگـان دين

سفارش به حفظ قرآن از سـوى بـزرگـان دين

سخن شهيد ثانى
او يكى از دانشمندان بزرگ شيعه و قارى برجسته , درباره ى حفظ قرآن چنين مى گويد: ...
اگر كسى در خردسالى و دوران نوجوانى تحصيل علم راآغازكند, نظر به اين كه واجد صلاحيت تـرقـى و پيشرفت در مراحل مختلف علوم است و نيز داراى اهليت و آمادگى براى كسب فقاهت و بـصـيـرت ديـنـى از راه اسـتدلال و براهين است , بايد درآغاز كار به حفظ قرآن كريم و تجويد آن بـرمـبناى ضوابط معتبراشتغال ورزد, چون حفظ كردن قرآن كريم و تجويد صحيح آن مى تواند به صورت يك كليد مشكل گشاى متناسب و باورى توفيق آفرين درآيد و نيز جان و دل نورانيت يافته و انسان درزير سايه ى آن براى درك و فهم ساير علوم آمادگى پيداكند.
آن گاه كه محصل از حفظ و تـجـويـد و قـرائت قـرآن كـريم فارغ گشت , مى تواند سرگرم فراگرفتن علوم عربيت گردد.
, زيراعلوم عربيت نخستين ابزار فهم و مهم ترين اسباب درك علوم دينى است .
بنابراين , بايد نخست پـس از حفظ قرآن كريم علم صرف , علم نحو, علوم عربيت ديگر, فن منطق , علم كلام , علم اصول فـقـه , عـلم درايه الحديث , قرائت حديث , تفسيرآيات الاحكام , كتب فقهى و آن گاه كه دانشجو از تـمـام ايـن عـلوم ومعارف بهره ى لازم را دريافت كرد, مى تواند درتفسير قرآن كريم كار خويش را آغـازكند.
بنابراين همه ى اين علوم ودانش هاى مذكور مقدمه و زمينه ساز ورود در تفسير قرآن كريم است .



:: موضوعات مرتبط: قرآنی، حفظ قرآن کریم، مقالات قرآنی، نرم افزار قرآنی راشد، ،

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط احمدی در جمعه 3 تير 1391


بعضی استثنائات قرآن

 

بعضی استثنائات قرآن

 

  

ءَاَعجَمِیٌ(سوره فصلت آيه 44): همزه دوم در این کلمه مابین همزه و الف خوانده می شود (قاعده تَسهیل).

 

 

 

مَجرِهَا(آیه 41 سوره هود): کسره در این کلمه به صورت کسره کشیده فارسی خوانده می شود (قاعده اِماله کبری).

 

 

 

لاتَامَنّا: در هنگام تلفظِ نونِ مُشدَّد، لَب ها را لحظه ای به حالت ضمه در می آوریم (قاعده اِشمام).

 

 

 

لکنَّا هُوَالله (آیه38 سوره کهف): الف بعد از نون در کلمه « لکنَّا »، هنگام وصل حذف می شود ولی در هنگام وقف خوانده می شود.

 

 

 

ضَعفٍ- ضَعْفاً -ضُعفٍ(در سه جای سوره روم): حرف «ض» در قرائت حفص از عاصم به دو حالت مضموم و مفتوح خوانده می شود.

 

 

 

یَبصُطُ(آیه245 سوره بقره)- بَصطَة(آیه69 سوره اعراف): هر دو به سین خوانده می شود.

 

 

 

بِمُصَیطِر(آیه22 سوره غاشیه)- اَلمُصَیطِرُون(آیه37 سوره طور): می توان هم به صورت سین خواند و هم به صورت صاد.

 

 

 

اَلظُّنُونَا، اَلرَّسُولا، اَلسَّبِیلا(به ترتیب آیا ت10-66-67سوره احزاب):

 

الف درهنگام وصل خوانده نمی شود، ولی در هنگام وقف خوانده می شود.

 

 

 

سَلاسِلا(آیه4 سوره دهر): در حالت وصل«سَلاسِلَ» خوانده می شود ولی در وقف به دو وجه تلفظ می شود:

 

                                  1. سَلاسِلا      2. سَلاسِل

 

 

 

 قَوَارِیرَا(آیه15،16 سوره دهر): هنگام وصل، در هر دو، الفِ دوم خوانده نمی شود«قَوَارِیرَ». ولی در حالت وقف، اولی با الف«قَوَارِیرَا» و دومی بدون الف و با سکون راء خوانده می شود«قَوَارِیر». 

بِئسَ الِاسمُ(آیه11 سوره حجرات): با کسره لام و حذف همزه « اسم » خوانده می شود. همچنین اگر بخواهیم از « الاسم» ابتدا کنیم دو وجه جایز است:   

 

 

 

1. اَلِسمُ       2. لِسم



:: موضوعات مرتبط: قرآنی، آموزش تجوید، قرائت، مقالات قرآنی، ،

نوشته شده توسط احمدی در سه شنبه 22 خرداد 1391


رابطه فكر و قلب با فهم قرآن(بخش اول)

رابطه فكر و قلب با فهم قرآن(بخش اول)

«و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين و لايزيد الظالمين الاخسارا.»(اسراء82)؛ و ما از قرآن چيزهايي را فرو مي فرستيم كه شفا و رحمتي (الهي) براي اهل ايمان است و ستمگران را جز زيان نمي افزايد.
اي مسلمان تو اگر داري بصر
در ضمير خويش و در قرآن نگر
صد جهان تازه در آيات اوست
عصرها پيچيده در آنات اوست
بنده مؤمن ز آيات خداست
هر جهان اندر بر او چون قباست
چون كهن گردد جهاني بر برش
مي دهد قرآن جهان ديگرش[1]

رابطه فكر و قلب با فهم قرآن
خداوند استعداد فراگرفتن علوم را با وسايل لازم و با تنوع و به صورت هاي مختلف تا بي نهايت به انسان عنايت كرده است و در اين راستا انسان هاي شايسته اي همچون انبياء را نيز پيشگام در همه علوم وپيشه ها فرستاده است[2] و بشر در توسعه و تكميل آن به تكاپو پرداخته و در كسب فهم ودست يابي به شناخت،كه ضروري ترين نياز حيات اوست، با ابزار حس و تجربه؛ انديشه و حتي روح و قلب پيش مي رود و براي درك واقعيت ها از دو روش كلي اكتسابي و الهامي بهره مي گيرد.

1 ـ فهم اكتسابي
در اين نوع فهم و درك، محدوديت در زمان و مكان، تغيير و حركت تا سرحد فرسودگي، مشروط و مقيد بودن واقعيات اطراف خويش به چيزهايي همچون احساسات، محيط اجتماعي، شرايط اقتصادي، مصالح فردي و گروهي، سبب مي شود كه انسان تا سرحد نيازمندي در ميدان معرفت و شناخت گام بردارد.[3]
سر تعالي و ارتقاء انسان در بعد بينش و آگاهي اكتسابي وابسته به قدرت تفكر و نتيجه گيري، استدلال و رفع مجهولات از معلومات است كه به همان اندازه باعث گسترش آگاهي هاي تازه و ابتكارات نو مي شود و اين همان فكر است.
فكر براي انسان ارزش حياتي دارد تا آن حد كه ديگر توانايي هاي آدمي با كنترل فكر سير كمال را طي مي كنند. [4] با آن كه بهره همه مردم از فكر يكسان نيست و هيچ كس را نمي توان به جهت اين كه از مراتب عالي فكر برخوردار نيست مورد انتقاد و سرزنش قرار داد ولي هر صاحب فكري كه از همان مقدار بهره فكري خويش استفاده نكند و آن را براي يافتن طريق حق به كار نگيرد، مسلما فكر خود را به تباهي و ضلالت مي كشاند. چنين انساني به هر اندازه هم از فكر برخوردار باشد قابل سرزنش است و خداوند اين گونه افراد را توبيخ كرده و آن ها را پست تر از چهارپايان و ديگر موجودات فاقد فكر و شعور معرفي مي كند: «ايشان جز به مانند چهارپايان نيستند حتي گمراه تر از آنان هستند[5] ».

 ويژگي هاي فهم قرآن از طريق فكر و انديشه
فهم قرآن از طريق فكر داراي ويژگي هاي زير است:
1- بسياري از استدلال ها و تبيين هاي فكري درباره آيات به دليل پيوند با مباحث پيچيده فلسفي براي همگان مفيد نيست.
2- مي توان از اين راه در مصاف علمي با شبهات ملحدان سود جست و در مقام مناظره ضعف و سستي دلايل منكران را آشكار ساخت و به چالش متفكراني كه جز به استدلال هاي منطقي و فكري محض گردن نمي نهند پاسخ گفت.
3- راه فكر وقتي مي تواند در تقويت ايمان ديني و فهم شايسته قرآن مؤثر باشد كه در برابر حقيقت خاضع گردد.
در اين صورت است كه با زدودن شك و ترديد در سايه استدلال استوار نقش به سزايي در پيش گيري از آسيب ديدن ايمان، به ويژه در ارتباط با فهم قرآن، ايفا مي كند.
4- با توجه به كاركرد ويژه راه فكر از يك سو، و با نظر به تمايل فطري ذهن جست و جوگر انسان به بحث هاي عميق فكري و ذهني از سوي ديگر، دانشمندان مسلمان، پژوهش هاي گسترده اي را در زمينه فهم و تفسير قرآن با توضيحات عقلي و فكري به انجام رسانده اند كه بخشي از آن به پيدايش تفاسير متعدد و شهير انجاميده است.
كوتاه سخن آن كه، راه فكر به ويژه براي آن كس كه اشتياق فهم دارد ولي از شهود باطني در پرتو استكمال روحي و معنوي فاصله دارد، سودمند است. [6] و مسلما تلاش چنين انسان مشتاقي براي تصحيح و تكميل مستمر فهم قرآن صرفا به كوششي براي دست يابي به منظومه معرفتي متقن و سزاوار اعتنا خلاصه نمي شود، بلكه آثار عملي و محسوس و گاه سرنوشت سازي در حيات او خواهد داشت. و از همين رو است كه قرآن توجه ويژه اي به تفكر مبذول داشته و آموزه هاي بلندي در اوصاف متفكران شايسته عرضه نموده است.
2-1- كاربرد صحيح فكر از نظر قرآن و اهل بيت عليهم السلام
كاربرد فكر و انديشه در قرآن و احاديث با عبرت گرفتن و بينش پيدا كردن ملازم گشته است و معمولا عبرت و بصيرت در پرتو وقايع تاريخي و پديده هاي هستي حاصل مي شود، به عنوان نمونه در آيه 176 سوره اعراف آمده است: «... داستان ها و حكايت ها را بازگو كن شايد كه انديشه كنند [7]» و يا در آيه 191 سوره آل عمران مي خوانيم «آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مي كنند و در آفرينش آسمان ها و زمين مي انديشند...»[8] و به همين خاطر است كه سرتاسر قرآن آكنده از داستان هاي تاريخي و پديده هاي طبيعي و شگفت انگيز است تا فرد روي آورنده به قرآن با خواندن و انديشيدن درآن هاعبرت گرفته وصاحب بصيرت گردد.
حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «شخص بينا تنها آن كسي است كه چون سخن قرآن را بشنود، بينديشد و چون نگاه كند بينش پيدا كند و از عبرت ها سود ببرد[9]
پس در مسير تفكر، طريق فهم قرآن و آيات پربار آن شايسته ترين و پرسودترين راهي است كه به كار گرفتن فكر و انديشه در آن ضروري است: «و ما سوي تو «ذكر»- يعني قرآن - را نازل كرديم تا براي مردم هر آنچه را سويشان فرو فرستاده شده بيان كني و شايد مردم بينديشند.»[10] و يا در جايي ديگر مي فرمايد «و اين مثال ها را براي مردم مي زنيم تا شايد انديشه كنند.»[11]
با مروري به كاربرد واژه فكر در قرآن مي توان نتيجه گرفت كه گويي زماني فكر به كار مي افتد و نام انديشه به خود مي گيرد كه فقط در جهت تامل آيات الهي باشد زيرا واژه «فكر»در قرآن تنها به صورت «فعل »و آن هم يك مرتبه درباب تفعيل و شانزده مرتبه در باب تفعل به كار رفته است و در اكثر اين كاربردها «تفكر»ملازم با آيات الهي آمده است. [12] به عبارت ديگر، ركن اساسي فكر ارتباط با فهم آيات الهي است و با تكيه به تفصيل آيات و تذكرات قرآني و تبيين شرايع ديني و علمي است كه معنا پيدا مي كند. سخن امام صادق عليه السلام در اين جا گره گشاست:
«به راستي اين قرآن مشعل هدايت و چراغ روشنگر تاريكي هاست. باشد كه شخص تيزبين در آن دقت كند و چشم خويش را براي دريافت پرتوهاي نورانيش بگشايد. زيرا تفكر مايه حيات قلب روشن دل است، همان گونه كه جوينده نور در تاريكي ها به دنبال تابش نور حركت مي كند...»[13]
پس متفكر واقعي از ديدگاه قرآن كسي است كه فكر را ابزار فهم قرآن و عبادت خدا قرار دهد و چنين حالتي از تفكر است كه از عبادت ساليانه هم ارزشمندتر است و از امام صادق عليه السلام نقل است كه فرمود: «انديشه آيينه كارهاي نيكو و كفاره گناهان و روشنايي دل ها و گشايش براي مردم و اصلاح آخرت و معاد و اطلاع بر سر انجام كار و موجب افزايش دانش است.»[14]
2- فهم الهامي يا غير اكتسابي و قلبي
در اين نوع فهم، ادراكات انسان مي تواند تا بي نهايت پيش رود و از قيد زمان و چهارچوب ماده فراتر رود و قله هاي بلند عشق و ايمان را فتح كند. و اين حالت زماني است كه فطرت و عمل صالح همگام با عقل پيش رود و آدمي در اين مسير هرچه صحيح تر پيش مي رود، آگاهي هاي باطني اش افزايش پيدا مي كند و منبع وحي را به شايستگي همراهي مي كند و ايمان به خدا و بندگي او را عالي ترين جلوه فهم و عقل مي يابد: قال الحسين عليه السلام «لا يكمل العقل الا باتباع الحق »[15] امام حسين عليه السلام مي فرمايد: «خرد تنها با پيروي از حق به كمال مي رسد»و مسلم است كه قرآن را نيز مي توان از اين راه فهميد. اما چگونه و تا چه حد؟ اين موضوعي است كه در معرفت قلبي و ارتباط آن با وحي و عشق و ايمان بايد روشن شود.
1-2- قلب و پيوند آن با وحي
مسلما در اصطلاح قرآن، قلب آن عضو گوشتي بدن نيست هر چند كه جهت نشان دادن نقش حياتي آن و تقريب به ذهن مي توان تشابهي به آن در نظر داشت:
قلب، آن حالت استعداد درك و شهود حقايق متعالي جداي از تصورات ذهني است. قلب كانون تلاقي نور عقل و نور وحي است،[16] جايگاه رشد فكر و تحول دروني، محيط كسب علم و توشه تقوي،[17] و خانه ايمان است.
فهم قرآن براي كسي است كه قلب دارد: «ان في ذلك لذكري لمن كان له قلب.»(ق: 37) «به راستي در آن ذكر و يادآوري براي كسي است كه قلب دارد».
پيامبرصلي الله عليه وآله، آن پيام گير كامل محتواي وحي، كسي است كه اين گونه قلبي دارد و از آن حقايق لبريز و سرشار مي شود. تنها زبان فكر و استدلال براي آشنايي با قرآن كافي نيست - بلكه مي تواند زيان رسان هم باشد - و زبان دل لازم تر است.
خدا، آن هستي مطلق، زبان دل را مي داند و با آن انسان را مخاطب قرار مي دهد و او را از اعماق هستي و با تمامي وجودش به حركت مي آورد. در اين حالت، فكر و مغز انساني تحت تاثير نيست بلكه سراسر وجودش تحت تاثير قرار مي گيرد: «انما المؤمنون الذين اذا ذكرالله وجلت قلوبهم و اذاتليت عليهم اياته زادتهم ايمانا...»(انفال:2).
«منحصرا مؤمنان فقط آن كساني هستند كه چون ياد خدا شود، دلهاشان بترسد و چون آيه هاي وي برايشان بخوانند ايمانشان را بيافزايد و به پروردگار خويش توكل كنند، آن ها كساني هستند كه نماز بپا مي دارند و از آنچه روزي شان داده ايم انفاق كنند، آنان، هم آنان، به راستي مؤمنان واقعي هستند.
[1] . از اشعار اقبال لاهورى
[2] . تقييد العلم، ابوبكر احمد بن على بن ثابت الخطيب بغدادى، به تحقيق يوسف العش، چاپ دوم، بيروت، 1974 م. ص 29
[3] . احياء فكر دينى در اسلام، اقبال لاهورى، چاپ دوم، انتشارات جاويدان، 1363 ش، ص 47
[4] . فرهنگ آفتاب، عبدالمجيد معاديخواه، چاپ اول، نشر ذره، 1370 ش، ج 8، ص 38، واژه فكر
[5] . فرقان: 44
[6] . به قول مولوى:
چشم اگر دارى تو كورانه ميا
ور ندارى چشم دست آور عصا
آن عصاى حزم و استدلال را
چون ندارى ديد، مى كن پيشوا
[7] . فاقصص القصص لعلهم يتفكرون
[8] . الذين يذكرون الله قياما و قعودا و على جنوبهم و يتفكرون فى خلق السموات و الارض
[9] . نهج البلاغه، صبحى صالح، خطبه 153
[10] . وانزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم و لعلهم يتفكرون، نحل: 44
[11] . و تلك الامثال نضربها للناس لعلهم يتفكرون، حشر: 21
[12] . اعراف: 176، يونس: 24، رعد: 3، نحل: 11 و...
[13] . ان هذا القرآن فيه منارالهدى و مصابيح الدجى فليجل جال بصره و يفتح للضياء نظره فان التفكر حياة القلب كما يمشى المستنير فى الظلمات بالنور. (اصول كافى، ج 2، ص 446).
[14] . مصباح الشريعة، باب تفكر، امام على عليه السلام نيز تعبيراتى به مانند همين سخن را دارند.
[15] . الحياة، عادل الاديب، مشهد، مجمع البحوث الاسلاميه، 1408ق، ج اول، ص 62
[16] . 17- المفردات، راغب اصفهانى، واژه قلب، ص 272
[17] . 19- قاموس قرآن، على اكبر قريشى، واژه قلب، ج 6، ص 23
رضا رستمي زاده- فصلنامه معرفت



ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط احمدی در جمعه 22 ارديبهشت 1391


آشنایی با سوره های قرآن

این بخش شامل 114 فایل mp3 میباشد که به معرفی هرکدام از سوره های قرآن کریم می پردازد

شان نزول-محتوای سوره-خلاصه ای از مطالب مهم سوره و .............

زمان هر فایل بین13تا15 دقیقه میباشد.



:: موضوعات مرتبط: قرآنی، ترجمه، ترجمه متنی، ترجمه صوتی، اهل البیت، حفظ قرآن کریم، شان نزول، مقالات قرآنی، جهان،طبیعت و کیهان در قرآن، انسان در قرآن، اخلاق در قرآن، فقه و حقوق در قرآن، نرم افزار قرآنی راشد، ،

نوشته شده توسط احمدی در سه شنبه 15 ارديبهشت 1391


وقف در قرآن مجيد

 

وقف در قرآن مجيد
 
 
 
هر گاه در وقت تلاوت قرآن كريم، در آخر و يا وسط آیه صوت قطع شود، طورى كه کلمه ای را از كلمه ای ديگر جدا سازد، « وقف » صورت مى گیرد و عمل معكوس آن را « وصل » مي گويند.
 
نکته: البته نباید تفاوت قطع صوت بدون نفس گیری « سَکت » را با قطع صوت همراه با تجدید نفس « وقف » نادیده گرفت.
 
وقف هاى قرآن مجيد ( 4 ) نوع است:
 
 
      1. تام       2. کافی      3. حسن     4. قبیح
 
وقف تام :آنست كه ميان عبارت ماقبل و ما بعد هیچ مناسبت لفظى و معنوى وجود ندارد، در واقع عبارت دوم موضوعی جدید را بیان می کند.
 
برای مثال: وقف در كلمه « المفلحون » (آیه5 سوره بقره ) زيرا در این کلمه اوصاف مؤمنان ختم گرديده ودر آيه بعدى« ان الذين کفروا » اوصاف كافران آغاز مى گردد.
 
وقف كافى:آنست كه ميان عبارت ما قبل و ما بعد آن ارتباط لفظى وجود ندارد ولی در معنای عام و موضوع با یکدیگر مرتبطند.
 
مانند: « ذلك الكتابُ لا ريب فيه » زيرا عبارت لارَيبَ فِيه با عبارت ما بعدش« هُدًى لِلمُتَّقين » تعلق لفظى نداشته اما در معنا با يكديگر ارتباط دارند.
 
وقف حسن: آنست که میان عبارت ماقبل و مابعد آن ارتباط موضوعی وجود دارد، جمله اول نیز به تنهایی مفید است ولی جمله دوم به نفس خود مفید نیست و برای کامل شدنِ معنی به جمله اول احتیاج دارد.
 
مثال: در سوره فاتحه، وقف در ((الحمدلله)) حسن است، چون جمله مفیدی را تشکیل می دهد ولی ابتدا به ((رَبِّ)) صحیح نیست، زیرا کلمه((رَبِّ)) صفت((الله)) است و موصوف و صفت باید در کنار هم بیاید.
 
وقف قبيح : وقفی است که بین ماقبل و مابعد آن ارتباط شدیدی وجود دارد، به طوری که اگر وقف کنیم معنى فاسد مي گردد.
 
مانند وقف در: ((ياايُّهاالَّذينَ ءَامَنُوا لا تَقرَبُوا الصَّلوة *... ))
 
                    ((اِنّ الله لایَستَحی *... ))
 
نکته: ابتدای قبیح نیز وجود دارد،
 
مانند:             (( ...یَدُاللهِ مَغلُولَةٌ ))
 
                   (( ...اِنَّ اللهَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ ))
 
                   (( ...عُزَیرٌ ابنُ اللهِ ))
 
 
 
علامات وقف
 
دانستن علامات وقف و رعايت نمودن آنها براى قارى قرآن مجيد ضرورى بوده و باید مطابق به آنها وقف صورت گيرد که به قرار ذيل است:
 
م )) علامت وقف لازم است، اگر وصل شود فساد معنی را به همراه دارد .
 
ط )) علامت وقف مطلق است، بهتر اين است كه در اينجا وقف نموده و از مابعد آن ابتدا كرده شود .
 
ج )) علامت وقف جائز است، وقف و وصل هر دو جائز است.
 
ص )) علامت وقف مُرَخَّص است، بايد وصل شود و این وقف فقط برای تجدید نفس در هنگام تلاوت آیات طولانی است.
 
لا )) علامت عدم وقف است ، يعنى قارى نبايد دراينجا وقف كند .
قف )) علامت توقف است، به معنای ایستاده شو .
 
سَكته یا س )) علامت قطع صوت بدون تجدید نفس به اندازه دو حرکت است. در قرآن کريم در اين آيات سکته وارد است:
 
وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا (سکته) قَيِّمًا   (18:1)
 
مِنْ مَرْقَدِنَا (سکته) هَذَا مَا وَعَدَ   (36:52)
 
وَقِيلَ مَنْ (سکته) رَاقٍ   (75:27)
 
كَلَّا بَلْ (سکته) رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ   (83:14)
 
مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيَهْ (سکته) هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ   (68:28)
 
وقفه )) در نزد اکثر دانشمندان علامت سكته دراز است كه نسبت به سكته بیشتر مكث مي شود.
 
صلى )) علامت وصل اُولى است، يعنى وصل نمودن افضل و بهتر است.
 
قلی )) علامت وقف اُولی است، یعنی وقف کردن افضل و بهتر است.


:: موضوعات مرتبط: قرآنی، آموزش تجوید، مقالات قرآنی، ،

نوشته شده توسط احمدی در سه شنبه 22 شهريور 1390


مخارج حروف

مخارج حروف



تعریف: مخرج در لغت به معنای محل خروج و در اصطلاح تجوید مکانی در دستگاه تکلم است که حرف در آنجا تولید می شود.

طريق شناختن مخارج

براى اينكه قرآن مجيد بطور درست خوانده شود و حروف آن بصورت صحيح اداء گردد بايد مخارج حروف را بشناسيم . البته براى شناختن مخرج يك حرف، مي توانيم حرف مورد نظر را سا كن کرده و ماقبل آن همزه مفتوح قرار داده و تلفظ نماييم.

مانند : اَق – اَب – اَ ج .

مخارج به صورت های مختلفی تقسیم بندی می شوند، یکی از این تقسیم بندی ها به صورت زیر است:

به صورت کلی 10 مخرج برای حروف در نظر گرفته شده است که عبارتند از:

حروف حلقی: ( ه ء ع ح غ خ )

حروف لَهَوی ( ق ک ): برخورد انتهای زبان بزرگ با زبان کوچک( لهات).

حروف شَجری ( ج ش ی ): از طریق فاصله مختصری که بین سطح زبان و سقف دهان ایجاد می شود.

حروف لَثَوی ( ظ ذ ث ): برخورد مختصر نوک زبان با نوک دندانهای ثنایای بالا.

حروف ذولَقی ( ل ر ن ): برخورد سر زبان با لثه دندانهای بالا.

حروف نِطعی ( ت ط د ): برخورد نوک زبان با برجستگی های روی لثه دندانهای ثنایای بالا.

حروف اَسَلی ( س ز ص ): نزدیک شدن نوک زبان به پشت دندانهای ثنایای پایین.

حرف ضِرسی( ض ): برخورد کناره زبان( چپ یا راست ) با دندانهای اضراس.

حروف شَفَهی ( ب م ف و ): حروفی که توسط لبها تولید می شوند.

حروف جَوفِی ( _َ ا ، _ِ ی ، _ُ و ): جَوف یعنی فضای خالی حلق و دهان.

* نوع دیگری از تقسیم بندی مخارج حروف:

مخارج تفصيلى حروف (17) است كه ذيلاً توضيح مي شود:

( ء ، ه ) : سر سينه و آخر حلق

( ع ، ح ) : وسط حلق

( غ ، خ ) : آغاز حلق

(ق) : قسمت آخر زبان و كام

( ك ) : آخر زبان و كام كمى از قاف پائين تر

( ج ، ش ، ی ) : و سط زبان و كام

( ض ) : طرف زبان ودندان های اضراس بالا

( ل ) : كمى طرف زبان تا سر زبان و آخر انياب بالا

( ن ) : سر زبان با آخرثناياى بالا

( ر ): سر زبان كمى عقبتر گشته، پشت ثناياى عليا

(د ، ت ، ط) : سر زبان و آخر دندان های رباعیات بالا

(ذ ، ظ ، ث) : سر زبان و نوك دندان های ثناياى بالا

(ز ، س ص) : سر زبان و نوك دندان های ثناياى سفلى

(ف) : سر ثناياى عليا و شکم لب پائين

( و ، ب ، م ) : شفتين ( لبها )

( غنه ) : خَيشوم ( آخر بينى )

حروف مد ( _َ ا ، _ِ ی ، _ُ و ) : فضاى داخل حلق و دهان






اين حرف از حروف حلقي است، در اصل محل ایجاد حرف همزه حنجره است که با برخورد تارهای صوتی حنجره، حرف همزه تولید می شود.

حرف همزه به خاطر سختی در تلفظ به اثقل الحروف ( سنگین ترین حروف ) مشهور است.

باء

اين حرف از حروف شفوي( لَبی ) است كه از برخورد قسمت بین خشکی و تَری دو لب به يكديگر تلفظ مي شود.

تاء

اين حرف از حروف نِطعي است كه از برخورد روي سر زبان به برجستگی های بالاي دندانهاي پيشين بالا « كمي متمايل به طرف سقف دهان» تلفظ مي شود.

ثاء

حرف ثاء از برخورد سر زبان به نوك دندانهاي پيشين بالا تلفظ مي شودو به دليل نزديكي مخرج آن به لثه هاي دندانهاي پيشين بالا به حرف لثوي مشهور است.

جيم

حرف « جيم » ما بين وسط زبان و وسط سقف به تلفظ در مي آيد . و به دليل آنكه محل خروج حرف جيم شكاف دهان مي باشد به حرف شَجًري مشهور است.

حاء

اين حرف نيز از حروف حلقي است حرف حاء از وسط حلق به همراه غلظت و گرفتگي صدا كه ويژه اين حرف مي باشد تلفظ مي گردد .

خاء

حرف خاء از ادني الحلق يعني نزديكترين نقطه حلق به دهان به همراه كمي گرفتگي( خش و لرزش ) صدا تلفظ مي گردد. اين حرف نيز به حرف حلقي مشهور است.

دال

اين حرف يكي از حروف نطعي است كه از برخورد روی سر زبان به بالای دندان های ثنایای بالا کمی متمایل به طرف سقف دهان تلفظ می شود.
ذال

حرف ذال از برخورد سر زبان به نوك دندان هاي پيشين بالا تلفظ مي شود و به دليل نزديكي مخرج آن به لثه هاي دندانهاي پيشين بالا آن را لثوی گویند.

راء

اين حرف از برخورد سر زبان به لثه دندانهاي پيشين بالا تلفظ مي شود و بدليل آنكه تيزي سر زبان در تلفظ آن دخالت دارد به حرف ذولقي مشهور است.

زاء

اين حرف از نزديك شدن سر زبان به پشت دندانهاي ثناياي پايين و همچنين نزديك شدن قسمتي از روي زبان به لثه دندانهاي بالا تلفظ مي شود . و به دليل آنكه سر زبان در تلفظ آن دخالت دارد به حرف اَسَلي مشهور است.

سين

اين حرف مانند « زاء » از نزديك شدن سر زبان به پشت دندانهاي ثناياي پايين و همچنين نزديك شدن قسمتي از روي زبان به لثه دندانهاي پيشين بالا تلفظ مي شود ، و به حرف اَسَلي نيز مشهور است.

شين

حرف « شين » از مابين وسط زبان و وسط دهان به تلفظ در مي آيد و همانند « جيم » به حرف شَجًري مشهور است.

صاد

اين حرف همانند « زاء » و « سين» از نزديك شدن سر زبان به پشت دندانهاي ثناياي پايين ؛ و همچنين نزديك شدن قسمتي از روي زبان به لثه دندانهاي پيشين بالا تلفظ مي شود و به حرف اسلي نيز مشهور است.

ضاد

حرف ضاد از برخورد كنارة زبان به دندانهاي اضراس ( بالا ) تلفظ مي شود . اكثراً اين حرف از سمت چپ دهان و عده اي نيز از سمت راست دهان تلفظ مي نمايند . اداي آن از هر طرف كه آسانتر باشد بلامانع است( البته از سمت راست صحیح تر و از سمت چپ آسانتر است ).

حرف « ضاد » به حرف ضرسي مشهور است.
ضاد را به دلیل گستردگی مخرجش طولانی ترین مخرج می دانند.

طاء

حرف طاء يكي از حروف نطعي است كه همانند « تاء و دال » از برخورد روي سر زبان به بالاي دندانهاي پيشين بالا كمي متمايل به طرف سقف دهان تلفظ مي شود.

حرف طاء را به خاطر دارا بودن چهار صفت قوی( استعلا، اطباق، جهر، شدت ) قوی ترین حرف می دانند.

ظاء

حرف ظاء همانند « ثاء و ذال » از برخورد سر زبان به نوك دندانهاي پيشين بالا تلفظ مي شود و به دليل نزديكي مخرج آن به لثه دندان هاي پيشين بالا به حرف لثوي مشهور است.

عين

حرف « عين » همانند « حاء » با كمي غلظت از وسط حلق تلفظ مي شود . اين حرف نيز به حرف حلقي مشهور است.

غين

مخرج غين : حرف « غين » همانند « خاء » از نزديكترين نقطة حلق به دهان بدون گرفتگي صدا تلفظ مي شود . اين حرف نيز يكي از حروف حلقي است

ف

حرف « فاء » از برخورد نوك دندانهاي پيشين بالا به تَري ( شکم ) لب پايين تلفظ مي شود و به دليل دخالت لب زيرين در تلفظ آن ، به حرف شفوي مشهور است.

قاف

حرف « قاف » از برخورد انتهاي زبان بزرگ به نوک زبان كوچك كه نزديك حلق قرار دارد تلفظ مي شود و به دليل دخالت زبان كوچك در تلفظ آن ، به حرف لهوي مشهور است.( لهات یعنی زبان کوچک )
كاف

از برخورد انتهاي زبان بزرگ به ریشه زبان كوچك تلفظ مي شود ، و به دليل دخالت زبان كوچك در تلفظ آن به حرف لهوي مشهوراست.( کاف فارسی با عربی متفاوت است )

لام

حرف « لام » از برخورد سر زبان به پشت دندان های ثیایای بالا تلفظ مي گردد. اين حرف نيز به حرف ذولقي مشهور است.

ميم

كه از چسبيدن خشکی دو لب به يكديگر تلفظ می شود. حرف « ميم » يكي از حروف شفوي است
نون

اين حرف از برخورد سر زبان به لثة دندانهاي پيشين بالا به تلفظ در مي آيد. حرف نون نيز به حرف ذولقي مشهور است.

به دو حرف نون و میم « ذو مخرجین » نیز می گویند یعنی صاحب دو مخرج.
واو

حرف « واو» از بين دو لب و بدون برخورد با يكديگر به تلفظ در مي آيد. اين حرف نيز به دليل دخالت لبها در تلفظ آن ، به حرف شفوي مشهور است.

هاء

حرف « هاء » از حروف حلقي است و از اقصي الحلق يعني دور ترين نقطة حلق نسبت به دهان تلفظ مي شود. در واقع این حرف نیز در حنجره(قسمتی از حلق) و با نزدیک شدن تارهای صوتی به یکدیگر تولید می شود.

ياء

محرف « ياء » از مابين وسط زبان و وسط سقف دهان به تلفظ در مي آيد . اين حرف نيز از حروف شجري است.

نکته مهم: فقط دانستن علم مخارج حروف کافی نیست بلکه باید حروف و کلمات را در نزد استاد ماهر و متخصص فرا گرفت، البته در این راه می توان از نوار تلاوت اساتید مصری همچون استاد حصری و استاد منشاوی نیز بهره برد.  



نوشته شده توسط احمدی در دو شنبه 21 شهريور 1390


خاطره ای از دکتر مرتضی شیخ

دکتر مرتضی شیخ ، پزشک انسان دوستی است که در دوران کودکی من در مشهد مشغول طبابت بود و کسی از اهالی مشهد نیست که نامی از او یا خاطرهای از او نداشته باشد یا نشنیده باشد.
دکتر شیخ از مردم پولی نمی گرفت و هر کس هرچه می خواست توی صندوقی که کنار میز دکتر بود می‌انداخت و چون حق ویزیت دکتر 5 ریال تعیین شده بود ( خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آنزمان)، اکثر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی شبیه انداختن پول شنیده می‌شد.
محله ما در مشهد نزدیک کوچه دکتر شیخ است. مادرم از قول دختر دکتر شیخ تعریف می کرد که روزی متوجه شدم، پدر مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابه های فلزی است!
با تعجب گفتم: پدر بازیتان گرفته است؟ چرا سر نوشابه ها را می شورید؟
و پدر جوابی داد که اشکم را در آورد.
او گفت:دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سر نوشابه‌های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند، این سر نوشابه‌های تمیز را آخر شب در اطراف مطب می‌ریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از اینها که تمیز است استفاده کنند. آخر بعضی‌ها‌ خجالت می‌کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.

 



:: موضوعات مرتبط: قرآنی، ،
:: برچسب‌ها: دکتر, شیخ,

نوشته شده توسط احمدی در جمعه 24 تير 1390


:: برنامه اندرویدی آموزش نماز
:: دریافت اپلیکیشن اندرویدی صحبفه سجادیه
:: برنامه اندرویدی آشنایی با سور قرآن
:: آموزش برنامه سازی اندروید با اپ اینونتور
:: اپلیکیشن آموزش تجوید
:: ترتیل عامرالکاظمی
:: نرم افزار اندروید راشــــد
:: نرم افزار اندروید آشنایی با سوره های قرآن
:: دانلود نرم افزار قرآنی راشد( 19/12/1395)
:: دوره کامل آشنایی با سوره های قرآن کریم(منبع رادیو قرآن)
:: دانلود آموزش صوت و لحن استادکامیاب و استاد رحیم خاکی
:: دانلود کتاب صوتی آموزش تجوید
:: سوره نور آیه 19
:: دانلود فیلم ترتیل زیبای سوره یاسین
:: نمایه صفحه اصلی نرم افزار قرآنی راشد
:: بخش قرائت مجلسی در نرم افزار قرآنی راشد
:: معرفی بخش ترتیل و قرائت تحقیق درسی نرم افزار قرآنی راشد
:: دانلود نرم افزار آموزش تجوید
:: وقف در قرآن مجید
:: افزايش گرايش به تشيع در مصر در پی شهادت علامه حسن شحاته
:: کلیپهای آموزش حفظ
:: فیلم شهادت دکتر شیخ حسن شحاته
:: نيازمندى خلفاء بوجود على عليه السلام
:: ولادت حضرت علی علیه السلام
:: ولادت حضرت علی علیه السلام و روز پدر مبارک
:: امیرالمومنین علی علیه السلام
:: دانلود فایل پاور پوینت نرم افزار قرآنی راشد
:: ولادت حضرت فاطمه زهراء و روز زن مبارکباد
:: دانلود راهنمای اعمال تنظیمات زبان فارسی برای ویندوز xp
:: ایام فاطمیه تسلیت باد





به وبلاگ من خوش آمدید. اَللّهُمَّ اِنّی قَدْ قَرَأْتُ ما قَضَیْتَ مِنْ كِتابِكَ الَّذی اَنْزَلْتَ عَلی نَبِیِّكَ الصّادِقِ، فَلَكَ الْحَمْدُ رَبَّنا. اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ یُحِلُّ حَلالَهُ وَ یُحَرِّمُ حَرامَهُ، وَ یُؤْمِنُ بِمُحْكَمِهِ وَ مُتَشابِهِهِ، وَ اجْعَلْهُ لی اُنْساً فی قَبْری، وَ اُنْساً فی حَشْری، وَ اجْعَلْنی مِمَّن تُرَقّیهِ بِكُلِّ ایَهٍ قَرَأَها دَرَجَهً فی اَعْلا عِلِّیّینَ، امینَ رَبَّ الْعالَمینَ. این وبلاگ برای معرفی نرم افزار راشد(نرم افزار مخصوص آموزش تجوید وصوت و لحن در قرائت قرآ ن مجید ایجاد گردیده است.مارا از نظرات خود بهرمند سازید. این نرم افزار رایگان است با تشکر احمدی a.ahmadi54@gmail.com
a.ahmadi1354@yahoo.com




:: بهمن 1402;
:: آذر 1401;
:: فروردين 1399;
:: فروردين 1398;
:: دی 1397;
:: اسفند 1395;
:: ارديبهشت 1395;
:: مهر 1393;
:: تير 1393;
:: خرداد 1393;
:: فروردين 1393;
:: بهمن 1392;
:: مهر 1392;
:: شهريور 1392;
:: مرداد 1392;
:: تير 1392;
:: خرداد 1392;
:: ارديبهشت 1392;
:: فروردين 1392;
:: اسفند 1391;
:: بهمن 1391;
:: دی 1391;
:: آذر 1391;
:: آبان 1391;
:: مهر 1391;
:: شهريور 1391;
:: مرداد 1391;
:: تير 1391;
:: ارديبهشت 1391;
:: اسفند 1390;
:: شهريور 1390;
:: تير 1390;
:: خرداد 1390;
:: ارديبهشت 1390;

آبر برچسب ها

قرآن , آموزش , ماه , رمضان , http://www , quranhefz , ir/clip/ , عجم , حضرت علی علیه السلام , قرائت , صبا , شحات انور , نهاوند عبدالباسط , سوره یس , کتاب فلش ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by rashed